کلمه جو
صفحه اصلی

عروعیر

فرهنگ فارسی

بمعنی خرابه ها

لغت نامه دهخدا

عروعیر. [ ] ( اِخ ) بمعنی خرابه ها. و آن نام چند مکان است :
1- شهری که در شمال نهر ارنون در موآب واقع و بر أوبین داده شد، که در اول متعلق به سیحون پادشاه آموریان بود، پس از آن حزائیل پادشاه سوریه آن را مفتوح ساخت. و خرابه ها بر محل مرتفعی است که به مسافت 12 میل به مشرق دریای مردآب واقع است و آن را عراعیر گویند.
2- شهری است در برابر ربه ، که همان عمان حالیه باشد، و جادیان آن را بنا کردند.
3- موضعی است در حوالی دمشق.
4- شهری است در قسمت جنوبی یهودیه ، و این همان عرعاره حالیه است که بر راه غزه و وادی موسی که به جنوب بئر شبع واقع، و در آنجا چهار چاه است. ( از قاموس کتاب مقدس ).

دانشنامه آزاد فارسی

عَروعیر (Aroer)
نام چند مکان در عهد عتیق. یکی در اردن در کرانۀ شمالی رود اَرنون که در روزگار باستان شهر مرزی عموریان و سپس سبط رَئوبَین بود، و در عصر اِرمیا نیز به موآبیان تعلق داشت. ویرانه های آن اکنون عَراعیر نام دارد. مکان دیگر در نِقِب (جنوب) یهودا بود و امروزه خِربه عرعریه نام گرفته است.


کلمات دیگر: