کلمه جو
صفحه اصلی

کاسه رود

فرهنگ فارسی

نام رودخانه ای در قدیم که امروزه آنرا [ چرم ] یا [ لائین ] نامند . فردوسی مکرر از آن در شاهنامه بحث کرذه : [ سوی کاسه رود اندر آمد سپاه زمین شد ز پور سیاوش سیاه . ]

لغت نامه دهخدا

کاسه رود. [ س َ ] ( اِخ ) نام رودخانه ای است غیر معلوم. ( برهان ). رودی است. ( فهرست ولف ). بموجب شاهنامه نام رودی است در سرزمین توران. ( فرهنگ شاهنامه ص 213 ) :
بسختی گذشت از در کاسه رود
جهان را یخ و برف در کاسه بود.
فردوسی ( از جهانگیری ).
خبر شد به توران کز ایران سپاه
سوی کاسه رود اندر آمد براه.
فردوسی.
برفتند یکسر سوی کاسه رود
زبانشان از آن کشتگان پردرود.
فردوسی.

دانشنامه عمومی

کاسه رود در شاهنامه رودی بود در توران که نبرد میان پلاشان و بیژن در نزدیکی آن واقع شد. افراسیاب بر آن سوی این رود کوهی از هیزم به بالای ده کمند فراهم کرده بود تا ایرانیان نتوانند از آن راه عبور کنند و به توران روند. گیو داوطلب آتش زدن هیزم و گشودن راه شد و کی خسرو از پیش او را خلعت و گنج بخشید. طوس پس از کشته شدن فرود چون به کاسه رود رسید گیو را به گشودن راه فرستاد و گیو آن هیزم ها را به پیکان آتش زد تا سه هفته از آتش و دود و باد، راه گذشتن نبود. پس از فرونشستن آتش ایرانیان از آن راه عازم توران شدند.

دانشنامه آزاد فارسی

در شاهنامۀ فردوسی ، رودی در توران که نبرد پَلاشان ، پهلوان افراسیاب ، و بیژن در نزدیکی آن روی داد . گیو هیزمی را که افراسیاب برای ایجاد مانع در آن سوی کاسه رود انباشته بود به آتش کشید. بیژن، با دیدن پلاشان، زره سیاوش را به تن کرد و درپی پلاشان تاخت و پس از نبردی سخت او را از پای درآورد.


کلمات دیگر: