کلمه جو
صفحه اصلی

ناورد بردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) حمله کردن : بهرافسون که می بردیم ناورد بیک جنباندن لب دفع میکرد. ( وحشی لغ. )

لغت نامه دهخدا

ناورد بردن. [ وَ ب ُدَ ] ( مص مرکب ) حمله کردن. حمله آوردن :
به هر افسون که می بردیم ناورد
به یک جنباندن لب دفع میکرد.
وحشی.


کلمات دیگر: