کلمه جو
صفحه اصلی

قریی

فرهنگ فارسی

نسبت است به قریه . قروی

لغت نامه دهخدا

قریی. [ ق َ رَ یی ی ] ( ع ص نسبی ) نسبت است به قریه. قَرَوی . ( اقرب الموارد ). باشنده قریه. ( آنندراج ).


کلمات دیگر: