آن چه افسون در آن اثر نکند و یا افسون را از میان ببرد .
فسون خور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فسون خور. [ ف ُ خوَرْ / خُرْ ] ( نف مرکب ) آنچه افسون در او اثر نکند و یا افسون را از میان ببرد :
ید بیضای شاه موسی وار
اژدهای فسون خور اندازد.
ید بیضای شاه موسی وار
اژدهای فسون خور اندازد.
خاقانی.
کلمات دیگر: