نوعی از گل سرخ مثل شنجرف و ظاهرا از دریا آرند .
گل بحری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گل بحری. [ گ ُ ل ِ ب َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از گل سرخ مثل شنجرف و ظاهراً از دریا آرند. ( آنندراج ) :
دور از تو بس که زمزمه سنج مصیبتم
از موج گریه شد گل بحری غبار ما.
دور از تو بس که زمزمه سنج مصیبتم
از موج گریه شد گل بحری غبار ما.
شفیع اثر ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: