کلمه جو
صفحه اصلی

کالون

فرهنگ فارسی

ژان - پیشوای نهضت مذهبی و رفرم فرانسه کرسی پادکاله در داستان بولونی - ف. ۱۵۶۴ م . ) . وی مبلغ اصول عقاید [ رفرم ] در فرانسه و سویس بود . کالون در ژنو اقامت گزید ( ۱۵۴۱ ) و در آنجا جمهوریی دینی تاسیس کرد و همانجا در گذشت . کالون موجد فرقه ایست که بنام خود او کالوینیسم نامیده شده و پیروان او را اکالوینیست گویند .
قفل چفت

لغت نامه دهخدا

کالون. ( ع اِ ) صورت دیگری از کلون. ج ، کوالین. ( از دزی ج 2 ص 435 ). قفل. جفت.

کالون. [ کال ْ وَ ]( اِخ ) ژان. ( 1564-1509 م. ). در نوایُن از ایالت پیکاردی بدنیا آمد و در ژنو بدرود حیات گفت. در اوایل منشی اسقف نواین بود و بعلت تکفل عائله زیاد با تنگدستی میگذراند. در سال 1523 م. برای ادامه تحصیل به دانشگاه پاریس اعزام شدو در علوم مختلف عصر آشنایی پیدا کرد، و به تشویق پدرش به تحصیل علوم دینی پرداخت و در امور کلیسایی وارد شد. سپس پدرش تغییر فکر داد و فرزندش را به مطالعه حقوق واداشت و او را به دانشگاه اورلئان و بورژ اعزام کرد. در شهر بورژ با wo Melchior آلمانی یونان دوست آشنایی نزدیک یافت و در شهر اورلئان بوسیله پسرعمویش Olivetan Robert با عقاید جدید آشنا شد، لیکن معلوم نیست که آنها را در این موقع پذیرفته باشد. از سال 1533 م. پیوندهای خود را با مذهب کاتولیک گسست و در شهر پاریس گفتاری ایراد نمود که در آن عقاید جدیدش منعکس است. در نخستین ماههای سال 1534 م. بطور قطعی به مذهب پروتستان گروید و در سال 1535 در شهر بال کتاب خود را بنام «اساس مسیحیت » بانجام رسانید.این کتاب ابتدا در ماه مارس سال 1536 به زبان لاتینی و سپس در سال 1541 به زبان فرانسه انتشار یافت. در آن فاصله کالون برای تدریس علم کلام به ژنو احضار شده بود. لیکن در سال 1538 م. چون به ایجاد تحولاتی در آداب و رسوم شهر و برقراری انضباط شدید اقدام نموده بود از آنجا تبعید شد. در عقاید خود بسیار متعصب بود و پس از بازگشت مجدد به ژنو این شهر را به دژ استوارمذهب پروتستان مبدل ساخت و حریفان خود را با شدت عمل مورد تعقیب قرار داد و از جمله قربانیان تعصب او Gruet Jacques و بخصوص Servet Michel است که در سال 1553 سوزانده شد. در پنجم ژوئن سال 1559 م. فرهنگستان ژنو را تأسیس نمود و این فرهنگستان بزودی به یکی از کانونهای درخشان علم مبدل گردید. در عین حال عقاید خود را در خارج نیز منتشر میساخت و با فرانسه ، هلند، اسکاتلند، انگلستان و لهستان در مکاتبه بود و شاگردانی پرورش میداد که در نقاط مختلف کلیساهایی دایر میکردند. بر اثر همین تلاشهای فوق العاده نیروی جسمانی خود را از دست داد و در 27 مه 1564 م. درگذشت. از ازدواج او در سال 1540 م. فرزندی به دنیا آمد که در سنین کودکی درگذشت. کالون یکی از نویسندگان قرن 16 است و با بیان دقیق و فصیح علم کلام را تقریر میکند و دارای منطق قوی است. از او علاوه بر کتاب فوق الذکر یک رساله و یک تفسیر مذهبی و نامه هایی باقیمانده است.

کالون . (اِخ ) شهری است به خراسان از توابع بادغیس ، حمداﷲ مستوفی آرد: بادغیس از اقلیم چهارم طولش از جزایر خالدات «صه ل » و عرض از خط استوا «له ک ». قصبات کوه نقره و کوه غنابادو بزرگترین و بست و لب و حاد و از کایرون و کالون ودهستان از توابع آن است . (نزهةالقلوب ص 153). در بعضی از نسخ نزهةالقلوب بجای کالون کالو ضبط شده است .


کالون . (ع اِ) صورت دیگری از کلون . ج ، کوالین . (از دزی ج 2 ص 435). قفل . جفت .


کالون . [ کال ْ وَ ](اِخ ) ژان . (1564-1509 م .). در نوایُن از ایالت پیکاردی بدنیا آمد و در ژنو بدرود حیات گفت . در اوایل منشی اسقف نواین بود و بعلت تکفل عائله ٔ زیاد با تنگدستی میگذراند. در سال 1523 م . برای ادامه ٔ تحصیل به دانشگاه پاریس اعزام شدو در علوم مختلف عصر آشنایی پیدا کرد، و به تشویق پدرش به تحصیل علوم دینی پرداخت و در امور کلیسایی وارد شد. سپس پدرش تغییر فکر داد و فرزندش را به مطالعه ٔ حقوق واداشت و او را به دانشگاه اورلئان و بورژ اعزام کرد. در شهر بورژ با wo Melchior آلمانی یونان دوست آشنایی نزدیک یافت و در شهر اورلئان بوسیله ٔ پسرعمویش Olivetan Robert با عقاید جدید آشنا شد، لیکن معلوم نیست که آنها را در این موقع پذیرفته باشد. از سال 1533 م . پیوندهای خود را با مذهب کاتولیک گسست و در شهر پاریس گفتاری ایراد نمود که در آن عقاید جدیدش منعکس است . در نخستین ماههای سال 1534 م . بطور قطعی به مذهب پروتستان گروید و در سال 1535 در شهر بال کتاب خود را بنام «اساس مسیحیت » بانجام رسانید.این کتاب ابتدا در ماه مارس سال 1536 به زبان لاتینی و سپس در سال 1541 به زبان فرانسه انتشار یافت . در آن فاصله کالون برای تدریس علم کلام به ژنو احضار شده بود. لیکن در سال 1538 م . چون به ایجاد تحولاتی در آداب و رسوم شهر و برقراری انضباط شدید اقدام نموده بود از آنجا تبعید شد. در عقاید خود بسیار متعصب بود و پس از بازگشت مجدد به ژنو این شهر را به دژ استوارمذهب پروتستان مبدل ساخت و حریفان خود را با شدت عمل مورد تعقیب قرار داد و از جمله ٔ قربانیان تعصب او Gruet Jacques و بخصوص Servet Michel است که در سال 1553 سوزانده شد. در پنجم ژوئن سال 1559 م . فرهنگستان ژنو را تأسیس نمود و این فرهنگستان بزودی به یکی از کانونهای درخشان علم مبدل گردید. در عین حال عقاید خود را در خارج نیز منتشر میساخت و با فرانسه ، هلند، اسکاتلند، انگلستان و لهستان در مکاتبه بود و شاگردانی پرورش میداد که در نقاط مختلف کلیساهایی دایر میکردند. بر اثر همین تلاشهای فوق العاده نیروی جسمانی خود را از دست داد و در 27 مه 1564 م . درگذشت . از ازدواج او در سال 1540 م . فرزندی به دنیا آمد که در سنین کودکی درگذشت . کالون یکی از نویسندگان قرن 16 است و با بیان دقیق و فصیح علم کلام را تقریر میکند و دارای منطق قوی است . از او علاوه بر کتاب فوق الذکر یک رساله و یک تفسیر مذهبی و نامه هایی باقیمانده است .
اصول عقاید: به عقیده ٔ کالون انسان بطور طبیعی دارای معرفت خدایی است ، لیکن بر اثر سقوط ذهنش تاریک گشته است . بنابراین خداوند در Ecriture (انجیل ) نه آن چنان که بذاته هست بلکه آن چنان که در نظر ماجلوه میکند معرفی شده است . روح القدس که انجیل را بما داده و تنهااوست که به تفسیر آن مجاز است ، هیچ کلیسایی نیست که شهادت او مافوق تجلی روح القدس در خود ما باشد تقدیرخدایی علم ازلی او نیست بلکه فعالیت بی پایانی است که در پرتو آن بر آسمان و زمین و اراده ٔ بشری حکومت میکند و افراد انسانی را بغایتی که منظور اوست سوق میدهد و انسان که خداوند او را به صورت خود آفریده است از آن مقام هبوط کرده است . کالون بدون آنکه کوشش داشته باشد دو نظریه را با هم سازش بدهد اظهارنظر میکند که بشر به علت گناه خود و بر اثر مشیت الهی هبوط کرده است . متعاقب این هبوط طبیعت بشری فساد مطلق پذیرفته و دیگر با هیچ عملی خیر واقعی را قادر نیستیم . به عقیده ٔ کالون مسیح ناجی ماست و بجای ما طاعت میکندو رنج میکشد، لیکن اگر در پرتو روح القدس اثر این کار در قلب ما نفوذ نکند ثمرات آن که عبارت از بازگشت واقعی بسوی خدا و سیر دائمی از طریق عبادت بسوی تقدس است مفید فایده ٔ نخواهد بود. اعمال ما، ما را نجات نمی بخشد بلکه ایمان که اعمال ناشی از آن است ناجی ماست . کالون به تقدیر ازلی معتقد است و چنین تعلیم میدهد که سعادت اخروی از ازل مقدر است . کلیسا عبارت است از مجموعه ٔ برگزیدگان که در گذشته میزیسته اند و اکنون نیز میزیند بنابراین کلیسا امر نامرئی است . «کلیسای مرئی » مجمع مسیحیانی را نامند که در آن وعظ میشودو با صداقت سخنان آسمانی استماع میگردد و زندگی بی شائبه در آن جریان دارد.


کالون . [ ل ُ ] (اِخ ) شارل الکساندر. سیاستمدار فرانسوی که به سال 1734 م . در دوئه بدنیا آمد و در سال 1802 م . بدرود حیات گفت . وی در سال 1785 م . ناظر دارایی فرانسه بود.


گویش مازنی

/kaaloon/ جوانه ی باقلا - پوست بیرونی لوبیا و باقلا

۱جوانه ی باقلا ۲پوست بیرونی لوبیا و باقلا



کلمات دیگر: