کلمه جو
صفحه اصلی

قاروت

فرهنگ فارسی

قلعه ایست

لغت نامه دهخدا

قاروت. ( اِخ ) قلعه ای است. ( منتهی الارب ).

گویش مازنی

/ghaaroot/ آب کشک - نان خورشتی از کشک، سیب زمینی آب پر، نعناع، پیاز، روغن، نمک و ادویه

۱آب کشک ۲نان خورشتی از کشک،سیب زمینی آب پر،نعناع،پیاز،روغن،نمک ...



کلمات دیگر: