کلمه جو
صفحه اصلی

قاشق زنی

فرهنگ فارسی

عملی که زنان در شب چهارشنبه سوری انجام دهند : زنان برای گرفتن مراد و رسیدن به مقصود بطور ناشناس و نقاب زده بدر خانه ها روند و بوسیله زدن قاشق بر کاسه یا بر در خانه ها اهل را از آمدن قاشق زن خبر کنند. آنان نیز وظیفه خود را که آوردن مقداری آزوقه خشک و ناپخته انجام دهند و شرط در این عمل آنست که قاشق زن مکالمه نکند .

فرهنگ معین

(شُ. زَ ) [ تر - فا. ] (اِ. ) از آیین های سنتی ایرانیان در شب چهارشنبه سوری .

لغت نامه دهخدا

قاشق زنی. [ ش ُ زَ ] ( حامص مرکب ) قاشق زدن. عمل زنان قدیم در شب چهارشنبه سوری که برای گرفتن مراد و رسیدن به مقصود به طور ناشناس و نقاب زده به درخانه ها رفته و به وسیله زدن قاشق بر کاسه و یا بر در خانه اهل خانه را از آمدن قاشق زن خبر کرده ، ایشان نیز به وظیفه خود که آوردن مقداری آذوقه خشک و ناپخته است او را جواب گویند. و شرط آن است که مکالمه واقع نشود. رجوع به قاشق زدن شود.

فرهنگ عمید

عملی که بعضی از زنان در شب چهارشنبه سوری برای رسیدن به مراد انجام می دهند و به طور ناشناس به در خانۀ همسایه می روند و با زدن قاشق به کاسه یا به در خانه چیزی طلب می کنند و صاحب خانه مقداری مواد خوراکی در ظرف او می ریزد، قاشق زدن.

دانشنامه عمومی

قاشق زنی از رسوم ایرانی است که در شب چهارشنبه سوری برپا می شده است. حاصل نهایی قاشق زنی، پخت و توزیع آش ابودردا بوده است.
قاشق زنی در تهران
قاشق زنی رسمی عمومی است. زنان و مردان چادری بر سر انداخته و گاه نقابی بر چهره می زدند تا ناشناس بمانند. آنگاه با قاشق بر کاسه یا قابلمه یا بر در خانه می کوبیدند و اهل خانه را از آمدن خویش آگاه می کردند. اهل خانه کاسه خالی را گرفته و مشتی آذوقه خشک از قبیل بنشن در آن ریخته و بازمی گرداندند. گاه بجای آذوقه پول نقد به قاشق زن پرداخت می شده است. مهمترین شرط در قاشق زدن ناشناس ماندن قاشق زن بوده است؛ لذا نه قاشق زن و نه صاحب منزل، در هنگام مواجهه سخن نمی گفته اند.
آیین قاشق زنی احتمالاً نشات گرفته از این عقیده است که ارواح نیک درگذشتگان در رستاخیزی به شکل افرادی که رویشان پوشیده است به خانه بازماندگان سر می زنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیه ای می دهند.در زند اوستا آمده است که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فروردین اورمزد دوزخ را خالی می کند و ارواح رها می شوند. قاشق زنی استفادهٔ ارواح از زبان بدنی به جای زبان گفتاری است.
قاشق زن پس از رفتن به خانه های بسیار (به روایت بلوکباشی پس از رفتن به در هفت خانه) و جمع آوری آذوقه و پول کافی، مقدمات تهیه آش ابودردا یا آش را فراهم می کرد. معمولاً این آش به نیت شفای بیماران تهیه می شد و پس از آنکه اندکی از آن را به بیمار داخل منزل می چشاندند، مابقی را به فقرا می بخشیدند. احتمالاً مدفن ابودردا در تربت جام خراسان است.

دانشنامه آزاد فارسی

از آدابِ زنانۀ مرسوم در شب چهارشنبه سوری. زنان و دختران حاجت مند در این شب روی پوشیده، با کاسه و قاشق بر در هفت خانه ای که نشان کرده اند، می روند و بی هیچ سخنی، قاشق بر کاسه می کوبند و کاسه پیش می گیرند تا اهل خانه مشتی آجیل یا مبلغی پول در آن بگذارند. دخترانی که از در خانه ها چیزی نمی ستانند، بدین مفهوم است که به حاجت خود نمی رسند. گاه، مردان نیز، به شوخی و لوده، چادرچاقچور می کنند و به قاشق زنی، بر در خانۀ نامزد یا دوست خود می روند.

گویش مازنی

در شب چهارشنبه سوری نوجوانان و جوانان پسر براساس سنتی قدیمی ...


/ghaashogh zani/ در شب چهارشنبه سوری نوجوانان و جوانان پسر براساس سنتی قدیمی چادر بر سر کرده و قاشق و کاسه ای به دست، بر در خانه ها می رفتند و با کوبیدن قاشق بر کاسه ی فلزی درخواست انعام می نمودند


کلمات دیگر: