کلمه جو
صفحه اصلی

قرمدنگ

فارسی به انگلیسی

ponce

فرهنگ فارسی

۱ - احمق ۲ - دیوث

فرهنگ معین

(قُ رُ دَ ) (عا. ) ۱ - دیوث ، بی غیرت . ۲ - احمق .

لغت نامه دهخدا

قرمدنگ. [ ق ُ رُ دَ ] ( ص ) برای پوشانیدن معنی زشت قرمساق ، قرمدنگ و گاه قرم پف گویند. ( یادداشت مؤلف ).

گویش مازنی

/ghorom dang/ درویزه

پیشنهاد کاربران

به تک همسر ووفاداراطلاق میشود

گویند وقتی دو عدد ریگ ( سنگ ) را در کنار دریاچه ای وبین دو کوه کسی بهم زند صدای خاصی ایجاد میشود که میگویند عجب صدای قرومی داد وقرومدنگ یعنی کسی که ان صدا را ایجاد کرده است

من از کسی ترک زبان شنیده ام در محلهایی که دریاچه ای بین دو کوه بلند قراردارد واکر کسی دوعدد ریگ ( سنگ ) از دریاچه بر دارد ومهکم بهم زند صدایی زیبا و مرتعش شنیده میشود که عجب صدای قرومی داد و انکس که صدا را ایجاد کرد قرومدنگ گویند

وقتی کنار دریاچه ای بین دو کوه بلند دو عدد ریگ از رودخانه بدست گرفته شود ومهکم انها را بهم زند صدای زیبا ومرتعشی شنیده میشو د که گویند عجب صدای قرومی داد وایجاد کننده صدا را قرومدنگ گویند

همون دیوث یا قرمساق معنا میشه. بی غیرت نسبت به زن خود
قلمدنگ هم میگن

همان واژه قرمساق است کلمه زشت وناپسند


کلمات دیگر: