بخشی از خط با محدودههای مشخص و تعریفشده که تحت نظارت فرد مسئول قرار دارد
محدودۀ کاری
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{working limits} [حمل ونقل ریلی] بخشی از خط با محدوده های مشخص و تعریف شده که تحت نظارت فرد مسئول قرار دارد
کلمات دیگر:
بخشی از خط با محدودههای مشخص و تعریفشده که تحت نظارت فرد مسئول قرار دارد