نزداحسگری که میتواند حضور هر جسم جامدی را که بر ظرفیت خازنی نسبی آن نسبت به زمین اثر بگذارد، تشخیص دهد
نزداحسگر خازنی
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{capacitive proximity sensor} [مهندسی مخابرات] نزداحسگری که می تواند حضور هر جسم جامدی را که بر ظرفیت خازنی نسبی آن نسبت به زمین اثر بگذارد، تشخیص دهد
کلمات دیگر: