کلمه جو
صفحه اصلی

کسکانت

فارسی به انگلیسی

cosecant

فرهنگ فارسی


فرهنگ معین

(کُ ) [ فر. ] (اِ. ) عکس مقدار سینوس یک زاویه .

دانشنامه عمومی

کُسِکانت زاویۀ α {\displaystyle {\ce {\alpha}}} برابر معکوس سینوس آن است. کسکانت را با نماد csc {\displaystyle \csc } نمایش می دهیم.
شرط وجود کسکانت این است که سینوس زاویه مخالف صفر باشد چرا که همواره در هر کسر اگر و مخرج صفر باشد تعریف نشده خواهد شد(چون عدد بر بی نهایت صفر می شود) بنابراین می توان گفت زاویه نباید به صورت k π {\displaystyle k\pi }   باشد.(k عدد صحیح)

دانشنامه آزاد فارسی

کُسِکانت (cosecant)
کُسِکانت
در مثلثات، تابعی از یک زاویۀ حادۀ مثلث قائم الزاویه، حاصل از تقسیم طول وتر (بزرگ ترین ضلع مثلث قائم الزاویه) بر طول ضلعمقابل به آن زاویه. بنابراین، کسکانتِ زاویه ای مانندA، که به صورت اختصاری باcosecAنشان داده می شود، همواره بزرگ تر یا برابر یک است. کسکانت یک زاویه عکس سینوس آن زاویه است، یعنی (فرمول ۱).فرمول ۱ (تصویر):

فرهنگستان زبان و ادب

{cosecant} [ریاضی] عکس مقدار سینوس یک زاویه

پیشنهاد کاربران

پادزِهَک
در ریاضیات، نسبت وتر به ضلع همسایه یک زاویه سکانت گفته می شود. اگر ضلع همسایه را یک ستون بیانگاریم، وتر می تواند زه آن ستون با یک زاویه مشخص باشد. به گونه ای که اگر زاویه نصب زه 60 درجه باشد، طول زه دو برابر طول ستون می شود و نسبت طول زه به ستون، دو خواهد شد که همان سکانت زاویه 60 درجه است. از این رو واژه زِهَک برای سکانت پیشنهاد می شود. از آنجا که کسکانت نسبت وتر به ضلع روبروی زاویه است، از این رو واژه پادزِهَک برای کسکانت پیشنهاد می شود.


کلمات دیگر: