کلمه جو
صفحه اصلی

اهسته کردن

فارسی به انگلیسی

decelerate, slack, slacken, slow

مترادف و متضاد

slacken (فعل)
کم شدن، خرد شدن، کند کردن، اهسته کردن، سست کردن، شل کردن یا شدن

decelerate (فعل)
کند کردن، کاستن سرعت، اهسته کردن، از سرعت چیزی کاستن


کلمات دیگر: