کلمه جو
صفحه اصلی

خط شناسی

فارسی به انگلیسی

graphology

مترادف و متضاد

graphology (اسم)
خط شناسی

فرهنگ فارسی

عمل خط شناسی کارشناسی خط

بررسی و اندازه‌گیری دستخط‌ها برای مقایسۀ آنها با یکدیگر و تشخیص نویسندۀ یک نوشتۀ مشخص متـ . دستخط‌شناسی


لغت نامه دهخدا

خطشناسی. [ خ َ ش ِ ] ( حامص مرکب )عمل خط شناسی. کارشناسی خط. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگستان زبان و ادب

{graphometry} [زبان شناسی، علوم کتابداری و اطلاع رسانی] بررسی و اندازه گیری دستخط ها برای مقایسۀ آنها با یکدیگر و تشخیص نویسندۀ یک نوشتۀ مشخص متـ . دستخط شناسی


کلمات دیگر: