ناصرالدولة. [ ص ِ رُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) حسن بن ابی الهیجاء عبداﷲبن حمدان ، مکنی به ابومحمد، حکمران موصل . رجوع به حسن بن عبداﷲبن حمدان در این لغت نامه و نیز رجوع به الکامل ابن اثیر ج 1 ذیل وقایع سال 330 و النقودالعربیة ص 138 و الاعلام زرکلی ذیل حسن بن عبداﷲ و ریحانة الادب ج 4 و حبیب السیرج 1 و آثارالباقیه ص 133 و اعیان الشیعه ج 49 ص 107 و معجم الانساب ص 58 و طبقات سلاطین اسلام ص 100 و 101 شود.
ناصرالدولة. [ ص ِ رُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) حسین الحمدانی ، مکنی به ابوعلی از امرای بنی مرداس حلب است .وی به سال 450 امارت یافت . (از معجم الانساب ص 204).
ناصرالدولة. [ ص ِ رُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) محمدبن ابراهیم بن سیمجور، مکنی به ابوالحسن یا ابوالحسین امیر قهستان . رجوع به ابوالحسین سیمجور در این لغت نامه شود.
ناصرالدولة. [ ص ِ رُدْ دَ ل َ] (اِخ ) بدربن حسنویه ، مکنی به ابوالنجم دویمین امرای بنی حسنویه ٔ کردستان است . وی به سال 369 هَ . ق . به امارت رسید. رجوع به طبقات سلاطین اسلام ص 125 شود.
