۱ - معاشرت و اختلاط بسیار . ۲ - اضطراب بیقراری .
گرم جوشی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گرم جوشی. [ گ َ ] ( حامص مرکب ) محبت و اختلاط کردن. ( آنندراج ) ( غیاث ). اختلاط بسیار کردن. ( مجموعه مترادفات ص 29 ). || تپاک نمودن. ( آنندراج ) ( غیاث ). اضطراب. بی قراری.
کلمات دیگر: