کلمه جو
صفحه اصلی

ناعور

فرهنگ فارسی

پهلوی آسیا

لغت نامه دهخدا

ناعور. ( ع اِ ) پهلوی آسیا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). جناح الرحی. ( معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || دولاب. ( ناظم الاطباء ). دولاب الماء یستقی به. ( معجم متن اللغة ). دولی که بدان آب کشند. ( ناظم الاطباء ). دلو یستسقی بها یدیرها الماء و لها صوت. ( معجم متن اللغة ). دلو آبکشی. دلو. دول. ناعورة. || آسیاب. طاحونه. آسیا که به آب گردد. ( یادداشت مؤلف ). || رگی که خونش نایستد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).رگی که خون آن نایستد. ( ناظم الاطباء ). رگ یا جراحتی که خون از آن فوران کند. ( از المنجد ). ج ، نواعیر.

دانشنامه عمومی

ناعور (به عربی: ناعور) شهری در استان عمان است که در کشور اردن واقع شده است. جمعیت این شهر ۱۵٫۴۳۹ نفر است.
فهرست شهرهای اردن


کلمات دیگر: