کلمه جو
صفحه اصلی

مباده

فرهنگ فارسی

فروختن چیزی

لغت نامه دهخدا

( مبادة ) مبادة. [ م ُ بادْ دَ ] ( ع مص ) فروختن چیزی را بمعاوضه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). معاوضه کردن در بیع. ( تاج المصادر بیهقی ). || برآوردن هرکس چیزی را، و بعد فراهم آمدن آن ، تقسیم نمودن میان خودها. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).

مبادة. [ م ُ بادْ دَ ] (ع مص ) فروختن چیزی را بمعاوضه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). معاوضه کردن در بیع. (تاج المصادر بیهقی ). || برآوردن هرکس چیزی را، و بعد فراهم آمدن آن ، تقسیم نمودن میان خودها. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: