لحکائ . کرمکی است کبود دراز دم شبیه کربسه .
لحکه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( لحکة ) لحکة. [ ل ُ ح َ ک َ ] ( ع اِ ) لحکاء. کرمکی است کبود درازدُم شبیه کربسه. ( منتهی الارب ). در شرایع از محرمات حیوان آمده است : و کذا یحرم الیربوع و القنفذ و الوبر و الفنک و السمور و السنجاب و العضاة و اللحکة و هی دویبة یغوص فی الرمل تشبه بها اصابع العذاری. ( شرایع کتاب الاطعمة والاشربة ).
لحکة. [ ل ُ ح َ ک َ ] (ع اِ) لحکاء. کرمکی است کبود درازدُم شبیه کربسه . (منتهی الارب ). در شرایع از محرمات حیوان آمده است : و کذا یحرم الیربوع و القنفذ و الوبر و الفنک و السمور و السنجاب و العضاة و اللحکة و هی دویبة یغوص فی الرمل تشبه بها اصابع العذاری . (شرایع کتاب الاطعمة والاشربة).
کلمات دیگر: