صفحه اصلی
لرزان گوشت
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
آنکه گوشت بدنش نرم ولرزنده باشد .
مثخبج
لغت نامه دهخدا
لرزان گوشت. [ ل َ ] ( ص مرکب ) مثخبج. رجوع به لرزانیدن شود: زن لرزان گوشت.
کلمات دیگر: