کلمه جو
صفحه اصلی

ناظر خاص

فرهنگ فارسی

آنکه تولیت او از طرف واقف معین و مقرر شده است آنکه بر دخل و خرج موقوفه نظارت دارد .

لغت نامه دهخدا

ناظر خاص. [ ظِ رِ خاص ص ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آنکه تولیت او از طرف واقف معین و مقررشده است. آنکه بر دخل و خرج موقوفه ای نظارت دارد.


کلمات دیگر: