کلمه جو
صفحه اصلی

مبتزل

فرهنگ فارسی

شکافته شده

لغت نامه دهخدا

مبتزل. [ م ُ ت َ زَ ] ( ع ص ) شکافته شده. ( ناظم الاطباء ). || شکفته مثل غنچه خرمابن. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). شکفته شده مانند شکوفه خرمابن. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: