پیشنهاد کاربران

<div class="boxBd">قیچ شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) قیچ شدن دست یا انگشتان دست یا پا؛ سیخ شدن آن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع یه غیچ شدن شود.</div>

قیچ شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) قیچ شدن دست یا انگشتان دست یا پا؛ سیخ شدن آن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع یه غیچ شدن شود.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">قیچ شدن دست یا انگشتان دست یا پا سیخ شدن آن .</div>

قیچ شدن دست یا انگشتان دست یا پا سیخ شدن آن .

فرهنگ فارسی

قیچ در فرهنگ دهستان ازغند گیاهی است مقاوم که در ابراهه ها وجوی ها به وفور دیده می شود ریشه های قدرتمندی دارد وهرجا بروید استحکام بسیاری را در ان محدوده ایجاد می نماید <br>کشاورزان از ان در بستن آبراهه وجابجایی آب از مسیری به مسیر دیگر استفاده نموده وبا پابیل کردن قسمتی از ان را قطع کرده ودر مسیر اب قرار می دهند<br>

قیچ در فرهنگ دهستان ازغند گیاهی است مقاوم که در ابراهه ها وجوی ها به وفور دیده می شود ریشه های قدرتمندی دارد وهرجا بروید استحکام بسیاری را در ان محدوده ایجاد می نماید کشاورزان از ان در بستن آبراهه وجابجایی آب از مسیری به مسیر دیگر استفاده نموده وبا پابیل کردن قسمتی از ان را قطع کرده ودر مسیر اب قرار