چیزی که بر آن کار زر باشد زر نگار و مطو و مذهب .
زرکار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زرکار. [ زَ ] ( اِ مرکب ) چیزی که بر آن کار زر باشد. ( آنندراج ). زرنگار. مطلا. مذهب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ماده بعد شود.
فرهنگ عمید
زرنگار، زرساز.
پیشنهاد کاربران
زرساز
کلمات دیگر: