(صفت ) خرده بین کوته نظر خردک نگرش.
خردنگرش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خردنگرش. [ خ ُ ن ِ گ َ رِ ] ( ص مرکب ) باریک بین بر ضد منافع طرف. تنگ چشم. کم همت. ( انجمن آرای ناصری ): خردنگرش و بزرگ زیان مباش. ( قابوسنامه ). || بیروح. بیهوش. ( از ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
کوتاه نظر.
پیشنهاد کاربران
خرده بین
خرده بین _ کوته بین _ خردک نگرش
کلمات دیگر: