کلمه جو
صفحه اصلی

دارتو

فرهنگ فارسی

دردی که در ته خمره شراب منجمد گردد

لغت نامه دهخدا

دارتو. ( اِ ) دُردی که در ته خمره شراب منجمد گردد. ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

دردی که در خم شراب ته نشین می شود، درد شراب.


کلمات دیگر: