کلمه جو
صفحه اصلی

ضعیف المزاج

فارسی به انگلیسی

of a poor health, weak

فرهنگ فارسی

آنکه مزاجی ضعیف دارد و زود به بیماری مبتلی گردد.

فرهنگ عمید

آن که مزاجش ضعیف است و زود بیمار می شود.


کلمات دیگر: