کلمه جو
صفحه اصلی

صباحیه

فرهنگ فارسی

فرقه ای از اسماعیلیه پیروان حسن صباح
( اسم ) حویج زردک .

لغت نامه دهخدا

صباحیه . [ ص َ حی ی َ ] (ع اِ) رجوع به جزر... شود.


صباحیه. [ ص َ حی ی َ ] ( ع اِ ) رجوع به جزر... شود.

صباحیه. [ص ُ حی ی َ ] ( ع ص ، اِ ) سنانهای پهن. ( منتهی الارب ).

صباحیه. [ ص ُب ْ با حی ی َ ] ( اِخ ) از فرق شیعه زیدیه و امامیه که ابوبکر را امام میدانستند و میگفتند علی با آنکه افضل است نصی بر خلافت او نیست. ( خاندان نوبختی ص 259 از خطط ج 4 ص 177 ).

صباحیه. [ ص َب ْ با حی ی َ ] اصحاب حسن صباح اند. رجوع به حسن صباح و رجوع به اسماعیلیه شود.

صباحیه . [ ص َب ْ با حی ی َ ] اصحاب حسن صباح اند. رجوع به حسن صباح و رجوع به اسماعیلیه شود.


صباحیه . [ ص ُب ْ با حی ی َ ] (اِخ ) از فرق شیعه ٔ زیدیه و امامیه که ابوبکر را امام میدانستند و میگفتند علی با آنکه افضل است نصی بر خلافت او نیست . (خاندان نوبختی ص 259 از خطط ج 4 ص 177).


صباحیه . [ص ُ حی ی َ ] (ع ص ، اِ) سنانهای پهن . (منتهی الارب ).


فرهنگ عمید

۱. فرقه ای از اسماعیلیه ، پیروان حسن صباح.
۲. فرقه ای از شیعۀ زیدیه که ابوبکر را امام می دانستند.


کلمات دیگر: