کلمه جو
صفحه اصلی

شترکین

فرهنگ فارسی

( صفت ) پر از کینه اشترکین .

لغت نامه دهخدا

شترکین. [ ش ُ ت ُ ] ( ص مرکب ) اشترکین. شترکینه. پرکینه. کینه توز. که چون شتر کینه دارد. رجوع به اشترکین شود.

فرهنگ عمید

کینه توز، کینه دار، کینه جو مانند شتر.


کلمات دیگر: