psi
سای
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
در ترکیب به معنی ساینده آید پولاد سای سرمه سای نمک سای .
لغت نامه دهخدا
سای. ( نف مرخم ) فاعل ساییدن را گویند که ساینده باشد. ( برهان ). ساینده. ( شرفنامه ) :
جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا
سایه اندازد همای چتر گردون سای تو.
در آن سنگ بسته دز اوج سای
عمارتگری کرد بسیار جای.
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه لبلاب.
روارو زنان تیر پولاد سای
در اندام شیران پولاد خای.
جگر سای سیمرغ در تاختن
شکارش همه کرگدن ساختن.
خاک سم سمند تو از بنده خواسته
تا توتیای دیده کند چرخ سرمه سای.
غبار خط معنبر نشسته بر گل روی
چنانکه مشک بماورد بر سمن سایی.
ز بس صاف پالوده عطرسای
بسا مغز پالوده کآمد بجای.
عمل بیار که رخت سرای آخرتت
نه عودسوز به کار آیدت نه عنبرسای.
فلک تا نشد بر سرش مشک سای
نیامد ز ناوردگه باز جای.
چو بر سبزه دیبا خط مشک سای.
سای. ( اِخ ) نام قلعه یی بوده است که اغلان محمد در آن بود. ( ذیل جامع التواریخ رشیدی ص 216 ).
جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا
سایه اندازد همای چتر گردون سای تو.
حافظ.
- اوج سای : در آن سنگ بسته دز اوج سای
عمارتگری کرد بسیار جای.
نظامی.
- پریسای ( افساینده ) : گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه لبلاب.
لبیبی ( از لغت فرس ص 526 ).
- پولادسای : روارو زنان تیر پولاد سای
در اندام شیران پولاد خای.
نظامی.
- جگرسای : جگر سای سیمرغ در تاختن
شکارش همه کرگدن ساختن.
نظامی.
- سرمه سای : خاک سم سمند تو از بنده خواسته
تا توتیای دیده کند چرخ سرمه سای.
جمال الدین عبدالرزاق.
- سمن سای : غبار خط معنبر نشسته بر گل روی
چنانکه مشک بماورد بر سمن سایی.
سعدی.
- عطرسای : ز بس صاف پالوده عطرسای
بسا مغز پالوده کآمد بجای.
نظامی.
- عنبرسای : عمل بیار که رخت سرای آخرتت
نه عودسوز به کار آیدت نه عنبرسای.
سعدی.
- مشک سای : فلک تا نشد بر سرش مشک سای
نیامد ز ناوردگه باز جای.
نظامی.
سم گور بر سبزه خاریده جای چو بر سبزه دیبا خط مشک سای.
نظامی.
نیز با کلماتی دیگر چون آب ، آسمان ، ادویه ، بوی ، پهلو، جبهه ، جعد، خاک ، دارو، زلف ، صندل ، عبیر، غالیه ، فلک و مخلخه ترکیب شود. || ( فعل امر ) امر به این معنی هم هست بمعنی بسای. ( برهان ). امر به سودن. ( شرفنامه ). || ( اِ ) نوعی از قماش نفیس و لطیف. ( برهان ).سای. ( اِخ ) نام قلعه یی بوده است که اغلان محمد در آن بود. ( ذیل جامع التواریخ رشیدی ص 216 ).
سای . (اِخ ) نام قلعه یی بوده است که اغلان محمد در آن بود. (ذیل جامع التواریخ رشیدی ص 216).
سای . (نف مرخم ) فاعل ساییدن را گویند که ساینده باشد. (برهان ). ساینده . (شرفنامه ) :
جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا
سایه اندازد همای چتر گردون سای تو.
- اوج سای :
در آن سنگ بسته دز اوج سای
عمارتگری کرد بسیار جای .
- پریسای (افساینده ) :
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه ٔ لبلاب .
- پولادسای :
روارو زنان تیر پولاد سای
در اندام شیران پولاد خای .
- جگرسای :
جگر سای سیمرغ در تاختن
شکارش همه کرگدن ساختن .
- سرمه سای :
خاک سم سمند تو از بنده خواسته
تا توتیای دیده کند چرخ سرمه سای .
- سمن سای :
غبار خط معنبر نشسته بر گل روی
چنانکه مشک بماورد بر سمن سایی .
- عطرسای :
ز بس صاف پالوده ٔ عطرسای
بسا مغز پالوده کآمد بجای .
- عنبرسای :
عمل بیار که رخت سرای آخرتت
نه عودسوز به کار آیدت نه عنبرسای .
- مشک سای :
فلک تا نشد بر سرش مشک سای
نیامد ز ناوردگه باز جای .
سم گور بر سبزه خاریده جای
چو بر سبزه دیبا خط مشک سای .
نیز با کلماتی دیگر چون آب ، آسمان ، ادویه ، بوی ، پهلو، جبهه ، جعد، خاک ، دارو، زلف ، صندل ، عبیر، غالیه ، فلک و مخلخه ترکیب شود. || (فعل امر) امر به این معنی هم هست بمعنی بسای . (برهان ). امر به سودن . (شرفنامه ). || (اِ) نوعی از قماش نفیس و لطیف . (برهان ).
جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا
سایه اندازد همای چتر گردون سای تو.
حافظ.
- اوج سای :
در آن سنگ بسته دز اوج سای
عمارتگری کرد بسیار جای .
نظامی .
- پریسای (افساینده ) :
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه ٔ لبلاب .
لبیبی (از لغت فرس ص 526).
- پولادسای :
روارو زنان تیر پولاد سای
در اندام شیران پولاد خای .
نظامی .
- جگرسای :
جگر سای سیمرغ در تاختن
شکارش همه کرگدن ساختن .
نظامی .
- سرمه سای :
خاک سم سمند تو از بنده خواسته
تا توتیای دیده کند چرخ سرمه سای .
جمال الدین عبدالرزاق .
- سمن سای :
غبار خط معنبر نشسته بر گل روی
چنانکه مشک بماورد بر سمن سایی .
سعدی .
- عطرسای :
ز بس صاف پالوده ٔ عطرسای
بسا مغز پالوده کآمد بجای .
نظامی .
- عنبرسای :
عمل بیار که رخت سرای آخرتت
نه عودسوز به کار آیدت نه عنبرسای .
سعدی .
- مشک سای :
فلک تا نشد بر سرش مشک سای
نیامد ز ناوردگه باز جای .
نظامی .
سم گور بر سبزه خاریده جای
چو بر سبزه دیبا خط مشک سای .
نظامی .
نیز با کلماتی دیگر چون آب ، آسمان ، ادویه ، بوی ، پهلو، جبهه ، جعد، خاک ، دارو، زلف ، صندل ، عبیر، غالیه ، فلک و مخلخه ترکیب شود. || (فعل امر) امر به این معنی هم هست بمعنی بسای . (برهان ). امر به سودن . (شرفنامه ). || (اِ) نوعی از قماش نفیس و لطیف . (برهان ).
فرهنگ عمید
۱. = ساییدن
۲. ساینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): پولادسای، آسمان سای، سرمه سای، عنبرسای، مشک سای، نمک سای.
۲. ساینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): پولادسای، آسمان سای، سرمه سای، عنبرسای، مشک سای، نمک سای.
دانشنامه عمومی
سای می تواند به موارد زیر اشاره کند:
سای (خواننده رپ)
سای (حرف)
ذره سای
سای (سلاح)
سای (خواننده رپ)
سای (حرف)
ذره سای
سای (سلاح)
wiki: ژاپن است.
http://news.naver.com/main/read.nhn?mode=LSD&mid=sec&sid1=102&oid=001&aid=0000114563
http://www.kpopstarz.com/articles/12239/20120809/psy-tablo-wives-thank-yg-entertainment-yang-hyun-suk-k-pop.htm
http://www.allkpop.com/2012/09/psy-officially-signs-with-justin-biebers-agency-island-records-invited-to-mtv-vma
او به خاطر آثار و ویدئوهای طنزآمیزش معروف است. هم چنین با تک آهنگ گانگنام استایل به شهرت جهانی دست یافت. سای در سال ۲۰۱۳ آهنگ جنتلمن را منتشر کرد. وی در ۲۰۰۱ به خاطر حمل ماری جوانا دستگیر و جریمه شد.جدیدترین آهنگ او به نام New face در ماه می سال 2017 منتشر شده است که موزیک ویدئو این اثر در یوتیوب موجود میباشد.
منابع
http://news.naver.com/main/read.nhn?mode=LSD&mid=sec&sid1=102&oid=001&aid=0000114563
http://www.kpopstarz.com/articles/12239/20120809/psy-tablo-wives-thank-yg-entertainment-yang-hyun-suk-k-pop.htm
http://www.allkpop.com/2012/09/psy-officially-signs-with-justin-biebers-agency-island-records-invited-to-mtv-vma
او به خاطر آثار و ویدئوهای طنزآمیزش معروف است. هم چنین با تک آهنگ گانگنام استایل به شهرت جهانی دست یافت. سای در سال ۲۰۱۳ آهنگ جنتلمن را منتشر کرد. وی در ۲۰۰۱ به خاطر حمل ماری جوانا دستگیر و جریمه شد.جدیدترین آهنگ او به نام New face در ماه می سال 2017 منتشر شده است که موزیک ویدئو این اثر در یوتیوب موجود میباشد.
منابع
wiki: سلاح سرد ژاپنی است. این اسلحه بیشتر در جزیره اوکیناوا استفاده می شد.
تسوکاگاشیرا (Tsukagashira): انتهای دستگیره سای که معمولاً کمی برجسته تر از خود دستگیره است.
تسوکا (Tsuka): دستگیره اسلحه سای است که گاه برای تسلط بیشتر موادی مانند طناب کنف بدور آن پیچیده می شود
موتو (Moto): نقطه تماس دو شاخه محافظ (یوکو) و شاخه اصلی (مونوچی)
یوکو (Yoko): دو شاخه که به صورت متقارن در کنار مونوچی قرار دارند و بیشتر نقش محافظت دارند.
مونوچی (Monouchi): محور یا شاخه اصلی سای است که به صورت گرد یا چند سطحی می تواند باشد.
ساکی (Saki): نوک شاخه اصلی اسلحه سای که در نوع آموزشی آن همواره به صورت کند و گرد می باشد.
پیش از آنکه این اسلحه با نام سای به اوکیناوا وارد شود در کشورهای دیگری مانند اندونزی، هند، مالزی، ویتنام، چین، و تایلند بکار می رفته در اندونزی چنین سلاحی را چابانگ (chabang) می نامیدند که خود نوع پیشرفته سلاحی است که در هند با نام تریشولا (به هندی: त्रिशुल) شناخته می شود. گمان می رود که این اسلحه از ریشه وسیله ای مانند چنگک کشاورزی باشد که کشاورزان از آن استفاده می کردند. این اسلحه با نام سای در اصل در جزیره اوکیناوای کشور ژاپن استفاده می شد. پلیس محلی اوکیناوا (Ufuchiku) در دوره فئودال ژاپن از وسیله ای مانند سای بهره می برد که بنام جیت یا جوت شناخته می شد و شباهت زیادی با اسلحه سای دارد. جیت در نوع پیشرفته با نام سای-جیت نیز شناخته می شود.
این اسلحه توسط موتو چوهئی (Moto Chohei) یک شاهزاده اوکیناوایی در سال ۱۶۶۸ به صورت پیشرفته درآمد.
این اسلحه بشکل یک نیزه کوتاه سه شاخه است و معمولاً سای به صورت جفت کاربرد دارد. گاهی سومین سای هم می تواند وجود داشته باشد که به عنوان جایگزین یا ذخیره در موارد ضروری حمل می شود.کشاورزان اوکیناوایی از سای برای مقابله با کاتانا یا شکستن آن استفاده می کردند.گفته می شود که سای مانند بیشتر سلاح های کشاورزان به صورت تصادفی به وجود آمده و کم کم در سبک های رزمی (Kobudo) اوکیناوا آموزش داده شده و سپس در هنر رزمی ژاپنی (کاراته) و مخصوصاً در مدارس رزمی سبک کیوکوشین آموزش داده می شود.در هنرهای رزمی ژاپن با سلاحی به نام «مانجی سای» نیر کار می کنند که این سلاح به شکل صلیب شکسته است.
تسوکاگاشیرا (Tsukagashira): انتهای دستگیره سای که معمولاً کمی برجسته تر از خود دستگیره است.
تسوکا (Tsuka): دستگیره اسلحه سای است که گاه برای تسلط بیشتر موادی مانند طناب کنف بدور آن پیچیده می شود
موتو (Moto): نقطه تماس دو شاخه محافظ (یوکو) و شاخه اصلی (مونوچی)
یوکو (Yoko): دو شاخه که به صورت متقارن در کنار مونوچی قرار دارند و بیشتر نقش محافظت دارند.
مونوچی (Monouchi): محور یا شاخه اصلی سای است که به صورت گرد یا چند سطحی می تواند باشد.
ساکی (Saki): نوک شاخه اصلی اسلحه سای که در نوع آموزشی آن همواره به صورت کند و گرد می باشد.
پیش از آنکه این اسلحه با نام سای به اوکیناوا وارد شود در کشورهای دیگری مانند اندونزی، هند، مالزی، ویتنام، چین، و تایلند بکار می رفته در اندونزی چنین سلاحی را چابانگ (chabang) می نامیدند که خود نوع پیشرفته سلاحی است که در هند با نام تریشولا (به هندی: त्रिशुल) شناخته می شود. گمان می رود که این اسلحه از ریشه وسیله ای مانند چنگک کشاورزی باشد که کشاورزان از آن استفاده می کردند. این اسلحه با نام سای در اصل در جزیره اوکیناوای کشور ژاپن استفاده می شد. پلیس محلی اوکیناوا (Ufuchiku) در دوره فئودال ژاپن از وسیله ای مانند سای بهره می برد که بنام جیت یا جوت شناخته می شد و شباهت زیادی با اسلحه سای دارد. جیت در نوع پیشرفته با نام سای-جیت نیز شناخته می شود.
این اسلحه توسط موتو چوهئی (Moto Chohei) یک شاهزاده اوکیناوایی در سال ۱۶۶۸ به صورت پیشرفته درآمد.
این اسلحه بشکل یک نیزه کوتاه سه شاخه است و معمولاً سای به صورت جفت کاربرد دارد. گاهی سومین سای هم می تواند وجود داشته باشد که به عنوان جایگزین یا ذخیره در موارد ضروری حمل می شود.کشاورزان اوکیناوایی از سای برای مقابله با کاتانا یا شکستن آن استفاده می کردند.گفته می شود که سای مانند بیشتر سلاح های کشاورزان به صورت تصادفی به وجود آمده و کم کم در سبک های رزمی (Kobudo) اوکیناوا آموزش داده شده و سپس در هنر رزمی ژاپنی (کاراته) و مخصوصاً در مدارس رزمی سبک کیوکوشین آموزش داده می شود.در هنرهای رزمی ژاپن با سلاحی به نام «مانجی سای» نیر کار می کنند که این سلاح به شکل صلیب شکسته است.
wiki: سای (سلاح)
پیشنهاد کاربران
پسوندی ترکی به معنی همانند یا شبیه
سایت خیلی خوبی دارید
امیدوارم موفق باشید
https://youmovise. com/
امیدوارم موفق باشید
https://youmovise. com/
کلمات دیگر: