( صفت ) ۱ - پرنده ای که در وقت صبح آواز خواند . ۲ - بلبل .
صبح خوان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
صبح خوان. [ ص ُ خوا / خا ] ( نف مرکب ) ( مرغ... ) بلبل :
ز پرده ناله حافظ برون کی افتادی
اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی.
چه آتش است که در مرغ صبح خوان گیرد.
ز پرده ناله حافظ برون کی افتادی
اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی.
حافظ.
چه حالت است که گل در سحر نماید روی چه آتش است که در مرغ صبح خوان گیرد.
حافظ.
فرهنگ عمید
۱. ویژگی مرغی که هنگام صبح آواز می خواند.
۲. (اسم، صفت فاعلی ) (زیست شناسی ) [مجاز] بلبل: چه حالت است که گل در سحر نماید روی / چه آتش است که در مرغ صبح خوان گیرد (حافظ: ۱۰۳۵ ).
۲. (اسم، صفت فاعلی ) (زیست شناسی ) [مجاز] بلبل: چه حالت است که گل در سحر نماید روی / چه آتش است که در مرغ صبح خوان گیرد (حافظ: ۱۰۳۵ ).
کلمات دیگر: