درست پیمان صادق الوعد
راست عهد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
راست عهد. [ ع َ ] ( ص مرکب ) درست پیمان. صادق الوعد. که عهد استوار دارد. که در مقام عهد و پیمان راستی و امانت نشان دهد :
سخنگوی و دلیر و خوب کردار
امین و راست عهد و راست گفتار.
سخنگوی و دلیر و خوب کردار
امین و راست عهد و راست گفتار.
نظامی.
و رجوع به راست پیمان و درست پیمان شود.فرهنگ عمید
درست پیمان، راست پیمان.
کلمات دیگر: