کلمه جو
صفحه اصلی

اقدم

فرهنگ اسم ها

اسم: اقدم (پسر) (عربی) (تلفظ: aghdam) (فارسی: اَقدَم) (انگلیسی: aghdam)
معنی: پیش تر، مقدم تر، قدیمی تر

فرهنگ فارسی

قدیم تر، مقدم تر، پیشتر، دیرینه تر
(صفت ) ۱ - پیشین تر دیرین تر کهن تر قدیمتر. ۲ - پیش تر مقدم تر جلوتر.
جمع قدم

فرهنگ معین

(اَ دَ ) [ ع . ] (ص تف . ) ۱ - پیشین تر، قدیم تر. ۲ - مقدم تر.

لغت نامه دهخدا

اقدم. [اَ دَ ] ( ع ن تف ) قدیمتر. ( ناظم الاطباء ). کهنه تر. باستانی تر. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). پیشترو نخستین و اولین تر و قدیمتر و جلوتر. ( آنندراج ).
- علم اقدم ؛ علمی که موضوعش اعم است از موضوع علمی دیگر چنانکه موضوع علم طبیعی بر علم طب. ( یادداشت مؤلف ).
|| افضل و اشرف و اعلی. ( از آنندراج ). || ( اِ ) شیر بیشه. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). اسد. ( اقرب الموارد ).

اقدم. [ اَ دُ ] ( ع اِ ) ج ِ قَدَم. ( از ناظم الاطباء ).

اقدم . [ اَ دُ ] (ع اِ) ج ِ قَدَم . (از ناظم الاطباء).


اقدم . [اَ دَ ] (ع ن تف ) قدیمتر. (ناظم الاطباء). کهنه تر. باستانی تر. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پیشترو نخستین و اولین تر و قدیمتر و جلوتر. (آنندراج ).
- علم اقدم ؛ علمی که موضوعش اعم است از موضوع علمی دیگر چنانکه موضوع علم طبیعی بر علم طب . (یادداشت مؤلف ).
|| افضل و اشرف و اعلی . (از آنندراج ). || (اِ) شیر بیشه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). اسد. (اقرب الموارد).


فرهنگ عمید

۱. قدیم تر، مقدم تر، پیش تر، دیرینه تر.
۲. قدیمی ترین.

پیشنهاد کاربران

اقدم به زمان گذشته دلالت می کند و همخانواده ی قدیم است


کلمات دیگر: