کلمه جو
صفحه اصلی

اندیش

فرهنگ اسم ها

اسم: اندیش (پسر) (فارسی) (تلفظ: andiš) (فارسی: انديش) (انگلیسی: andish)
معنی: اندیشه، اندیشمند، اندیشیدن، استفاده کردنِ آگاهانه از ذهن برای شکل دادن به تصورات و مفاهیم مربوط به هم، جزء پسین بعضی از کلمه های مرکب به معنی «اندیشنده »، اندیشناک

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) در ترکیب بجای (اندیشنده ) آید : بد اندیش خیر اندیش دوراندیش نیک اندیش .۲ - ( اسم ) اندیشه: اندیشمند اندیشناک .

لغت نامه دهخدا

اندیش.[ اَ ] ( نف مرخم ) در ترکیب بجای اندیشنده نشیند. ( از یادداشت مؤلف ). پندارنده و اندیشه کننده و نگرنده و تفکرکننده و تأمل کننده و همیشه بطور ترکیب استعمال میگردد مانند خیراندیش... ( ناظم الاطباء ). فکرکننده به معنی فاعل و این اکثربترکیب می آید چنانکه پس اندیش... ( آنندراج ). آخراندیش ، بداندیش ، چاره اندیش ، خیال اندیش ، خیراندیش ، دوراندیش ، دولت اندیش ، زیرک اندیش ، ستم اندیش ، شراندیش ، صلاح اندیش ، عاقبت اندیش ، عدداندیش ، کج اندیش ، کم اندیش ، کوته اندیش ، مآل اندیش ، محال اندیش ، مصلحت اندیش ، نکواندیش ، نکونامی اندیش ، نیک اندیش ، وفااندیش. ( یادداشت های مؤلف ). || ( اِمص ) اندیشیدن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. = اندیشیدن
۲. اندیشنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): بداندیش، خیراندیش، دوراندیش، نیک اندیش.


کلمات دیگر: