کلمه جو
صفحه اصلی

اوران

فارسی به انگلیسی

afferent

فرهنگ اسم ها

اسم: اوران (دختر) (فارسی)
معنی: در گویش سیستان

مترادف و متضاد

afferent (صفت)
توبر، تو برنده، نقل کننده، اوران

فرهنگ فارسی

( آوران ) در حال آوردن

لغت نامه دهخدا

( آوران ) آوران. [ وَ ] ( نف ، ق ) در حال آوردن.

دانشنامه عمومی

آوران. آوران(به انگلیسی: Afferent) ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
فیبر عصبی آوران: در سیستم عصبی
سرخرگ چه آوران: در کلیه ها

پیشنهاد کاربران

آوران : اعصاب های که همه اطلاعات قسمت های بدن رو بهه سیستم اعصاب مرکزی انتقال می دن.


کلمات دیگر: