معنی: برترین در دین، برتر در دین، ( اَعلام ) ) لقب ابراهیم ابن علی نجار متخلص به خاقانی شاعر معروف [قرنِ هجری]، ) افضل الدین کاشانی [= بابا افضل] از جمله ی عرفای معروف [قرن و هجری]، ) افضل الدین کرمانی مورخ ایرانی [قرن هجری]
افضل الدین
فرهنگ اسم ها
معنی: برترین در دین، برتر در دین، ( اَعلام ) ) لقب ابراهیم ابن علی نجار متخلص به خاقانی شاعر معروف [قرنِ هجری]، ) افضل الدین کاشانی [= بابا افضل] از جمله ی عرفای معروف [قرن و هجری]، ) افضل الدین کرمانی مورخ ایرانی [قرن هجری]
(تلفظ: afzaloddin) (عربی) برتر در دین ؛ (در اعلام) لقب ابراهیم بن علی نجار متخلص به خاقانی شاعر معروف قرنِ ششم هجری قمری ، (خاقانی شروانی).
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن ناماواربن عبدالملک خونجی . رجوع به افضل الدین خونجی و محمدبن ناماوار در همین لغت نامه شود.
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ] (اِخ ) مسعود. در یکی از منشآت خواجه رشیدالدین نام اوآمده است . رجوع به کتاب از سعدی تا جامی ص 98 شود.
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ](اِخ ) محمد کاشانی . رجوع به افضل و باباافضل شود.
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ] (اِخ ) لقب ازرقی معروف است . رجوع به ازرقی شود.
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن حامد کرمانی مکنی به ابوحامد. معروف به افضل کرمانی . او راست : 1 - عقدالعلی للموقف الاعلی 2 - بدایعالازمان فی وقایعکرمان . رجوع به افضل در همین لغت نامه و تاریخ افضل چ دکتر مهدی بیانی و تاریخ کرمان یا سالاریه و مقدمه ٔ آن و تاریخ مغول عباس اقبال صص 519 - 520 شود.
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ] (اِخ ) لقب ابراهیم بن علی نجار متخلص به خاقانی شاعر معروف . رجوع به افضل و خاقانی در همین لغت نامه شود.
افضل الدین. [ اَ ض َ لُدْ دی ] ( اِخ ) لقب ازرقی معروف است. رجوع به ازرقی شود.
افضل الدین. [ اَ ض َ لُدْ دی ] ( اِخ ) احمدبن حامد کرمانی مکنی به ابوحامد. معروف به افضل کرمانی. او راست : 1 - عقدالعلی للموقف الاعلی 2 - بدایعالازمان فی وقایعکرمان. رجوع به افضل در همین لغت نامه و تاریخ افضل چ دکتر مهدی بیانی و تاریخ کرمان یا سالاریه و مقدمه آن و تاریخ مغول عباس اقبال صص 519 - 520 شود.
افضل الدین. [ اَ ض َ لُدْ دی ] ( اِخ ) لقب عبدالرحمان جامی شاعر معروف است. رجوع به جامی و عبدالرحمان شود.
افضل الدین. [ اَ ض َ لُدْ دی ] ( اِخ ) محمدبن ناماواربن عبدالملک خونجی. رجوع به افضل الدین خونجی و محمدبن ناماوار در همین لغت نامه شود.
افضل الدین. [ اَ ض َ لُدْ دی ]( اِخ ) محمد کاشانی. رجوع به افضل و باباافضل شود.
افضل الدین. [ اَ ض َ لُدْ دی ] ( اِخ ) مسعود. در یکی از منشآت خواجه رشیدالدین نام اوآمده است. رجوع به کتاب از سعدی تا جامی ص 98 شود.
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ] (اِخ ) لقب عبدالرحمان جامی شاعر معروف است . رجوع به جامی و عبدالرحمان شود.
دانشنامه اسلامی
مؤلف، در زمانی می زیسته است که حکومت مرکزی در عراق سقوط می کند و مردم که قدری آزادی نسبی به دست آورده بودند، برخی از معممین را مورد لعن و تهمت قرار دادند و دیگر احترامی برای آنها قایل نبودند.نویسنده، معتقد است برخی از روحانیون به دلیل آن که از مسیر مروت و جوان مردی خارج شدند و زیّ طلبگی را کنار گذاشتند مردم آنها را مورد انتقاد قرار داده اند و لذا مشکل عمده را در ترک مروّت دانسته است و با تألیف این کتاب می خواهد مروت را تعریف کند و بیان کند که چگونه می توان این روحیه را در بین روحانیون و طلاب رواج داد و جلوه های مختلف آن را بر حسب افراد و زمان ها و مکان های مختلف نشان دهد. وی خاطرنشان می کند که هر عملی از روحانیون و طلاب که خلاف مروّت باشد، موجب هتک این نهاد دینی و وهن حوزه های علمیه خواهد شد.
از آن جا که به نظر مؤلف، مروّت افضل دین است، عنوان بحث خود را «أفضل الدین» قرار داده است.
مؤلف، در زمانی می زیسته است که حکومت مرکزی در عراق سقوط می کند و مردم که قدری آزادی نسبی به دست آورده بودند، برخی از معممین را مورد لعن و تهمت قرار دادند و دیگر احترامی برای آنها قایل نبودند.
نویسنده، معتقد است برخی از روحانیون به دلیل آن که از مسیر مروت و جوان مردی خارج شدند و زیّ طلبگی را کنار گذاشتند مردم آنها را مورد انتقاد قرار داده اند و لذا مشکل عمده را در ترک مروّت دانسته است و با تألیف این کتاب می خواهد مروت را تعریف کند و بیان کند که چگونه می توان این روحیه را در بین روحانیون و طلاب رواج داد و جلوه های مختلف آن را بر حسب افراد و زمان ها و مکان های مختلف نشان دهد.
وی خاطرنشان می کند که هر عملی از روحانیون و طلاب که خلاف مروّت باشد، موجب هتک این نهاد دینی و وهن حوزه های علمیه خواهد شد.
...
مؤلف، در زمانى مى زیسته است که حکومت مرکزى در عراق سقوط مى کند و مردم که قدرى آزادى نسبى به دست آورده بودند، برخى از معممین را مورد لعن و تهمت قرار دادند و دیگر احترامى براى آنها قایل نبودند.نویسنده، معتقد است برخى از روحانیون به دلیل آن که از مسیر مروت و جوان مردى خارج شدند و زىّ طلبگى را کنار گذاشتند مردم آنها را مورد انتقاد قرار داده اند و لذا مشکل عمده را در ترک مروّت دانسته است و با تألیف این کتاب مى خواهد مروت را تعریف کند و بیان کند که چگونه مى توان این روحیه را در بین روحانیون و طلاب رواج داد و جلوه هاى مختلف آن را بر حسب افراد و زمان ها و مکان هاى مختلف نشان دهد. وى خاطرنشان مى کند که هر عملى از روحانیون و طلاب که خلاف مروّت باشد، موجب هتک این نهاد دینى و وهن حوزه هاى علمیه خواهد شد.
أفضل الدین، عباس کاشف الغطاء، ج۱، ص۵ .
وى پس از ارائه معناى لغوى مروت، مصادیق آن را به تفصیل بیان کرده است. وى معتقد است که مروت بر حسب زمان ها و مکان هاى مختلف ممکن است داراى مصادیق مختلفى باشد.
أفضل الدین، عباس کاشف الغطاء، ج۱، ص۶ .
۱. ↑ أفضل الدین، عباس کاشف الغطاء، ج۱، ص۵ .۲. ↑ أفضل الدین، عباس کاشف الغطاء، ج۱، ص۶ .۳. ↑ أفضل الدین، عباس کاشف الغطاء، ج۱، ص۵ .۴. ↑ أفضل الدین، عباس کاشف الغطاء، ج۱، ص۶ .۵. ↑ أفضل الدین، عباس کاشف الغطاء، ج۱، ص۱۱ .۶. ↑ أفضل الدین، عباس کاشف الغطاء، ج۱، ص۴۷ .
منبع
...