کلمه جو
صفحه اصلی

اندن

فرهنگ فارسی

با انیدن علامت تعدیه فعل است در زبان فارسی .

لغت نامه دهخدا

( آندن ) آندن. [ دَ ] ( پسوند ) َاندن. چنانکه آنیدن ( َانیدن )، پس از مفرد امر حاضر درآید و مصدر را متعدی سازد: ایستاندن. پوشاندن. جهاندن. خنداندن. خوراندن. خیزاندن. دواندن. کشاندن. گیراندن.
اندن. [ اَ دَ ] ( پسوند ) یا انیدن علامت تعدیه فعل است در زبان فارسی. ( یادداشت مؤلف ). در دستور پنج استاد ج 1 ص 112 آمده : «طریق متعدی ساختن فعل آن است که به آخر صیغه امر حاضر مفرد ( آنید ) یا ( اند ) افزوده و ماضی فعل را بوجود آورند و سایر صیغه ها را از آن بسازند: گری - گریانید و گریاند، خند- خندانید و خنداند، سوز - سوزانید و سوزاند...» پیداست که این شیوه متعدی ساختن سماعی است نه قیاسی.

اندن . [ اَ دَ ] (پسوند) یا انیدن علامت تعدیه ٔ فعل است در زبان فارسی . (یادداشت مؤلف ). در دستور پنج استاد ج 1 ص 112 آمده : «طریق متعدی ساختن فعل آن است که به آخر صیغه ٔ امر حاضر مفرد (آنید) یا (اند) افزوده و ماضی فعل را بوجود آورند و سایر صیغه ها را از آن بسازند: گری - گریانید و گریاند، خند- خندانید و خنداند، سوز - سوزانید و سوزاند...» پیداست که این شیوه متعدی ساختن سماعی است نه قیاسی .


دانشنامه عمومی

آندن. شهر آندن (به فرانسوی: Andenne) در شهرستان نمور در استان نمور در منطقه فدرال والوون در کشور بلژیک واقع شده است.

گویش مازنی

/ondon/ آب بندان

آب بندان



کلمات دیگر: