کلمه جو
صفحه اصلی

منشی صحنه

فرهنگ فارسی

یکی از اعضای گروه تولید که مسئول ثبت جزئیات تمامی برداشت‌های نماها در گروه تولید است تا از بروز خطاهایی که ممکن است تداوم نماها را مختل سازد ممانعت شود


دانشنامه عمومی

منشی صحنه (به انگلیسی: Script supervisor) یکی از عوامل نمایش است که اطلاعات خاص هر نما را ثبت و نگهداری می کند. او مسئول است که از تعداد و طول زمان هر برداشت، گفتگوهای هر صحنه، موقعیت شخصیت ها در سر صحنه و مسیر حرکتشان، محل و موقعیت وسایل موجود در صحنه،موقعیت شخصیت ها در سر صحنه، محل استقرار دوربین و حرکت آن و… یادداشت بردارد، تا اطمینان حاصل شود که در نماهای بعدی همه چیز در سر جای درست خود قرار دارند. این گزارش ها و یادداشت ها، همچنین برای تدوین گر هم مفید هستند.
همه موارد فنی و عملی تمرین ها و اجراها را سازماندهی کرده و بر اینکه همه بازیگران و عوامل در مکان و زمان درست خود قرار دارند،کنترل دارد. در واقع منشی صحنه کسی است که اطلاعات خاص هر نما را ثبت و نگهداری می کند.در مجموع منشی صحنه کسی است که بر کلیه مراحل آماده شدن صحنه، لباس و… نظارت دارد و اطلاعات لازم را در اختیار سایر عوامل فیلم از جمله صدابرداران، فیلمبرداران، گریمورها و… قرار می دهد.
منشی صحنه، حافظه کارگردان به حساب می آید و از مراحل پیش تولید همراه اوست. منشی صحنه به نوعی رابط کارگردان با سایر عوامل است و نظرات و دستورات او را به آن ها انتقال می دهد. منشی صحنه بر مسائل مربوط به تطبیق نور و شرایط آب و هوایی در کنار مدیر فیلمبرداری، تطبیق لباس در کنار مسئول لباس، تطبیق دکور در کنار مسئول دکور و تدارکات، تطبیف نوع آرایش صورت و موی بازیگران در کنار گریمور و بسیاری مسایل دیگر کنترل و نظارت دارد. به طور خلاصه مسئولیتهای منشی صحنه آن چنان متفاوت و وسیع است که در پروژه های بزرگ، به منشی صحنه چندین دستیارداده می شود.
این نکته قابل ذکر است که عمدتاً منشی صحنه، خانم می باشد. ساعت کاری منشی صحنه هم بسته به نوع پروژه کاری (فیلم، تئاتر و…) معمولاً طولانی و متغیر می باشد. محل کار آن ها نیز معمولاً سر صحنه تئاتر یا فیلم برداری است.

فرهنگستان زبان و ادب

{continuity girl, continuity clerk, script girl} [سینما و تلویزیون] یکی از اعضای گروه تولید که مسئول ثبت جزئیات تمامی برداشت های نماها در گروه تولید است تا از بروز خطاهایی که ممکن است تداوم نماها را مختل سازد ممانعت شود


کلمات دیگر: