کلمه جو
صفحه اصلی

منضف

فرهنگ فارسی

رجل منضف مرد گوز زننده .

لغت نامه دهخدا

منضف. [ م ِ ض َ ] ( ع ص ) رجل منضف ؛ مرد گوززننده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ضَرّاط. ج ، مناضف. ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: