کلمه جو
صفحه اصلی

دیریابی

فارسی به انگلیسی

rarity, scarcity

فرهنگ فارسی

دیر بدست آمدن دشواری حصول چیزی .

لغت نامه دهخدا

دیریابی. [ رْ ]( حامص مرکب ) صفت دیریاب. کم یابی. ندرت. شذوذ. || کندی. بلادت. دیرفهمی. رجوع به دیریاب شود.


کلمات دیگر: