مریم دختر عمران و مادر عیسی
مریم عمران
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مریم عمران. [ م َرْ ی َ م ِ ع ِ ] ( اِخ ) مریم دختر عمران و مادر عیسی ( ع ). رجوع به مریم شود :
بی شوی شد آبستن چون مریم عمران
وین قصه بسی خوبتر و خوشتر از آن است.
بی شوی شد آبستن چون مریم عمران
وین قصه بسی خوبتر و خوشتر از آن است.
منوچهری.
کلمات دیگر: