کلمه جو
صفحه اصلی

منتشر کردن


مترادف منتشر کردن : انتشار دادن، پخش کردن، توزیع کردن، پراکندن، چاپ کردن، به چاپ رساندن، سرایت دادن، گستردن، ترویج کردن، رواج دادن

برابر پارسی : افشاندن، پخش کردن، پراکندن | پراشیدن، چاپ کردن

فارسی به انگلیسی

circulate, disseminate, issue, publish, release


فارسی به عربی

ارسال , انشر , طبعة , مستفيض , وسع ، إذاعة


ارسال , انشر , طبعة , مستفیض , وسع ، إذاعة
انشر

مترادف و متضاد

۱. انتشار دادن
۲. پخش کردن، توزیع کردن
۳. پراکندن
۴. چاپ کردن، به چاپ رساندن
۵. سرایت دادن
۶. گستردن
۷. ترویج کردن، رواجدادن


انتشار دادن


پخش کردن، توزیع کردن


پراکندن


چاپ کردن، به چاپ رساندن


سرایت دادن


گستردن


ترویج کردن، رواج‌دادن


spread (فعل)
منتشر کردن، پخش کردن، پهن کردن، گسترش یافتن، منتشر شدن، فرش کردن، گستردن، پهن شدن، بصط و توسعه یافتن

blazon (فعل)
اعلام کردن، اراستن، جلوه دادن، منتشر کردن

propagate (فعل)
زیاد کردن، انتشار دادن، منتشر کردن، پروردن، پخش کردن، تکثیر کردن، قلمه زدن، رواج دادن، گستردن، پخش شدن

broadcast (فعل)
منتشر کردن، رساندن، پخش کردن، پراکندن، اشاعه دادن

divulge (فعل)
فاش کردن، منتشر کردن، بروز دادن، فاش شدن، علنی ساختن، منتشر شدن، افشاء کردن

diffuse (فعل)
افشاندن، منتشر کردن، پخش کردن، پراکنده کردن

publish (فعل)
منتشر کردن، منتشر شدن، صادر کردن، چاپ کردن، منتشر ساختن، طبع ونشر کردن

disseminate (فعل)
منتشر کردن، تخم کاشتن

فرهنگ فارسی ساره

افشاندن، پراکندن، پخش کردن


پیشنهاد کاربران

Publish

Foul: منتشر کردم، منتشر می کند

Put out


کلمات دیگر: