برابر پارسی : ( آیدی ) شناسه | ( آی دی ) شناسه، نامِ کاربری
ایدی
برابر پارسی : ( آیدی ) شناسه | ( آی دی ) شناسه، نامِ کاربری
فرهنگ فارسی
دستها، جمع ید
( اسم ) جمع ید دستها دستان .
ما ایدی فلانه . چه درستکار است او
( اسم ) جمع ید دستها دستان .
ما ایدی فلانه . چه درستکار است او
فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ ید، دست ها، دستان .
لغت نامه دهخدا
ایدی . [ اَ] (ع اِ) ج ِ ید. (دهار) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ایدی . [ اَ ] (حرف ربط) کلمه ٔ رابطه نیز باشد که بعربی ایضاً خوانند و ظاهراً در این معنی با لغت اندی تصحیف خوانی شده باشد. واﷲ اعلم . (برهان ) (آنندراج ) (از جهانگیری ). کلمه ٔ رابطه به معنی نیز. (ناظم الاطباء).
ایدی. [ اَ] ( ع اِ ) ج ِ ید. ( دهار ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
ایدی. [ اَ ] ( حرف ربط ) کلمه رابطه نیز باشد که بعربی ایضاً خوانند و ظاهراً در این معنی با لغت اندی تصحیف خوانی شده باشد. واﷲ اعلم. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از جهانگیری ). کلمه رابطه به معنی نیز. ( ناظم الاطباء ).
ایدی. [ اَ دا ] ( ع فعل تعجب ) ما ایدی فلاناً؛ چه درستکار است او. ( ناظم الاطباء ).
ایدی. [ اَ ] ( حرف ربط ) کلمه رابطه نیز باشد که بعربی ایضاً خوانند و ظاهراً در این معنی با لغت اندی تصحیف خوانی شده باشد. واﷲ اعلم. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از جهانگیری ). کلمه رابطه به معنی نیز. ( ناظم الاطباء ).
ایدی. [ اَ دا ] ( ع فعل تعجب ) ما ایدی فلاناً؛ چه درستکار است او. ( ناظم الاطباء ).
ایدی . [ اَ دا ] (ع فعل تعجب ) ما ایدی فلاناً؛ چه درستکار است او. (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
= یَد
یَد#NAME?
دانشنامه عمومی
آی دی (نرم افزار). آی دی iD یک ویرایشگر نرم افزار آزاد که از داده های مکانی برای اوپن استریت مپ است که در جاوااسکریپت ایجاد شده و در سال ۲۰۱۳ عرضه شده است. این طراحی ساده و کاربردپذیری که به عنوان یک ویرایشگر پیش فرض در صفحه OSM اصلی استفاده می شود.
Strava Slide ، که به راحتی بهینه سازی روش هایی را برای جابجایی آهنگ های جی پی اس جمع آوری شده توسط کاربران Strava
iD-indoor ، که برای نقشه برداری داخلی طراحی شده است
Mapeo ، ویرایشگر تجربی برای نقشه آفلاین در محیط های از راه دور
این محبوب ترین ویرایشگر توسط تعدادی از کاربران OSM است.
ویژگی های iD شامل انتخاب تصاویر هوایی سفارشی و پشتیبانی بومی از عکس های مپیلاری می باشد.
برخی از انشعاب تخصصی iD:
Strava Slide ، که به راحتی بهینه سازی روش هایی را برای جابجایی آهنگ های جی پی اس جمع آوری شده توسط کاربران Strava
iD-indoor ، که برای نقشه برداری داخلی طراحی شده است
Mapeo ، ویرایشگر تجربی برای نقشه آفلاین در محیط های از راه دور
این محبوب ترین ویرایشگر توسط تعدادی از کاربران OSM است.
ویژگی های iD شامل انتخاب تصاویر هوایی سفارشی و پشتیبانی بومی از عکس های مپیلاری می باشد.
برخی از انشعاب تخصصی iD:
wiki: آی دی (نرم افزار)
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی أَیْدِیَ: دستهای (در عباراتی نظیر"کَفَّ أَیْدِیَ ﭐلنَّاسِ عَنکُمْ " در اصل أیدین بوده که چون مضاف واقع شده ، نون آن حذف شده است)
ریشه کلمه:
یدی (۱۲۰ بار)
دست. . اگر دستت را برای کشتی من باز کنی من دستم را برای کشتن تو باز نخواهم کرد. «ید» در اصل «یدی» با یاء است جمع آن در قرآن ایدی است . ید به طور استعاره در چند معنی به کار میرود از جمله: 1- نعمت. «یدیت الیه» نعمتی به او رساندم جمع آن در این معنی ایادی است در صحیفه سجادیه دعای 37 آمده: «جَزاءً لِلصُّغْری مِنْ أَیادیکَ» یعنی جزائی برای کوچکترین نعمتهایت. 2- حیازت و ملک مثل . یا عفو کند آنکه عقده نکاح در اختیار و تسلط او است. رجوع شود به «عقد». . اختیار در قدرت و سلطه تو است تو بر هر چیز توانائی. 3- ید مغلوله کنایه است از امساک و بخل چنانکه ید مبسوطه به عکس آن است . یهود گفتند: دستان خدا بسته است دستهایشان بسته باد، در مقابل گفته خود ملعون گشتند بکله هر دو دست خدا باز است هر طور بخواهد انفاق کند رجوع شود به «غل». 4- مباشرت. . چه چیز مانع شد از اینکه سجده کنی به آنکه با دست خود آفریدم یعنی مباشر خلقت او خودم بودم و شاید مراد قوت و قدرت باشد. 5- نیرو. . یعنی صاحبان نیرو و بصیرت بودند. در طاعت و بندگی خدا نیرومند و با بصیرت بودند اینک به چند آیه توجه کنیم: * . از لفظ «بَیْنَ یَدَیْهِ» و نظیر آن در پیش بودن. حاضر بودن و نزدیک بودن استفاده میشود چنانکه در «بین» گفتهایم یعنی او کسی است که بادها را پیشاپیش باران رحمتش مژده میفرستد. * . در این آیه دست حضرت رسول «صلی اللَّه علیه و آله» به دست خدا تشبیه شده و در جای آن قرار گرفته است و روشن میشود که در موقع بیعت آن حضرت دستش را باز و بالا نگاه میداشته و بیعت کنندگان دست خود را از پائین به کف دست آن بزرگوار میرساندهاند تا یداللَّه فوق ایدیهم مصداق پیدا نماید. * . گفتهاند مراد از «ید» قوه و نیرو است یعنی تا جزیه را از روی قدرت و سلطهای که بر آنها دارید بدهند و اگر مراد دست باشد ظاهراً معنی آن باشد که از دستشان به دست شما برسد در جوامع الجامع فرموده: «حتی یُعْطُوها عَنْ یَدٍ اِلی یَدٍ» یعنی نقداً و بدون واسطه بدهند در المیزان آمده: «مُتَجاوِزَةٍ عَنْ یَدِهِمْ اِلی یَدِکُمْ». * حد ید از سرانگشتان است تا شانه و غیر آن با قرینه فهمیده میشود مثل . که به قرینه «اِلَی الْمَرافِقِ» معلوم میشود مراد از «اَیْدِیَکُمْ» تا آرنج است و مثل . که به وسیله روایات معلوم میشود مراد از ایدی چهار انگشت است که از دزد بریده میشود. و مثل . که مراد از «ید» تیمم از مچ تا سرانگشتان است.
ریشه کلمه:
یدی (۱۲۰ بار)
دست. . اگر دستت را برای کشتی من باز کنی من دستم را برای کشتن تو باز نخواهم کرد. «ید» در اصل «یدی» با یاء است جمع آن در قرآن ایدی است . ید به طور استعاره در چند معنی به کار میرود از جمله: 1- نعمت. «یدیت الیه» نعمتی به او رساندم جمع آن در این معنی ایادی است در صحیفه سجادیه دعای 37 آمده: «جَزاءً لِلصُّغْری مِنْ أَیادیکَ» یعنی جزائی برای کوچکترین نعمتهایت. 2- حیازت و ملک مثل . یا عفو کند آنکه عقده نکاح در اختیار و تسلط او است. رجوع شود به «عقد». . اختیار در قدرت و سلطه تو است تو بر هر چیز توانائی. 3- ید مغلوله کنایه است از امساک و بخل چنانکه ید مبسوطه به عکس آن است . یهود گفتند: دستان خدا بسته است دستهایشان بسته باد، در مقابل گفته خود ملعون گشتند بکله هر دو دست خدا باز است هر طور بخواهد انفاق کند رجوع شود به «غل». 4- مباشرت. . چه چیز مانع شد از اینکه سجده کنی به آنکه با دست خود آفریدم یعنی مباشر خلقت او خودم بودم و شاید مراد قوت و قدرت باشد. 5- نیرو. . یعنی صاحبان نیرو و بصیرت بودند. در طاعت و بندگی خدا نیرومند و با بصیرت بودند اینک به چند آیه توجه کنیم: * . از لفظ «بَیْنَ یَدَیْهِ» و نظیر آن در پیش بودن. حاضر بودن و نزدیک بودن استفاده میشود چنانکه در «بین» گفتهایم یعنی او کسی است که بادها را پیشاپیش باران رحمتش مژده میفرستد. * . در این آیه دست حضرت رسول «صلی اللَّه علیه و آله» به دست خدا تشبیه شده و در جای آن قرار گرفته است و روشن میشود که در موقع بیعت آن حضرت دستش را باز و بالا نگاه میداشته و بیعت کنندگان دست خود را از پائین به کف دست آن بزرگوار میرساندهاند تا یداللَّه فوق ایدیهم مصداق پیدا نماید. * . گفتهاند مراد از «ید» قوه و نیرو است یعنی تا جزیه را از روی قدرت و سلطهای که بر آنها دارید بدهند و اگر مراد دست باشد ظاهراً معنی آن باشد که از دستشان به دست شما برسد در جوامع الجامع فرموده: «حتی یُعْطُوها عَنْ یَدٍ اِلی یَدٍ» یعنی نقداً و بدون واسطه بدهند در المیزان آمده: «مُتَجاوِزَةٍ عَنْ یَدِهِمْ اِلی یَدِکُمْ». * حد ید از سرانگشتان است تا شانه و غیر آن با قرینه فهمیده میشود مثل . که به قرینه «اِلَی الْمَرافِقِ» معلوم میشود مراد از «اَیْدِیَکُمْ» تا آرنج است و مثل . که به وسیله روایات معلوم میشود مراد از ایدی چهار انگشت است که از دزد بریده میشود. و مثل . که مراد از «ید» تیمم از مچ تا سرانگشتان است.
wikialkb: أَیْدِی
پیشنهاد کاربران
شناسه
پره یک دست
چم
گلهای زیبا
ببخشید شناسه ینی همون نام کاربری
نام کاربری ، شناسه
اونی که گفته گل های زیبا نمیدونم رو چه حسابی این حرف رو زد😏
اونی که گفته گل های زیبا نمیدونم رو چه حسابی این حرف رو زد😏
روشنایی و درخشانی
پی وی، شناسه
Identification=شناسایی
شناسه. نام کاربردی
نام کاربری ، شناسه
آدرس پیج ، نام کاربری
به معنای شناسه. پی وی
شناسنامه پی وی
نام کاربری، پیوی، شناسه ، ، آدرس پیج
شناسه و نام کاربری
شناسه یا نام یا نام کاربری یا پیوی یا آدرس پیج میشه چرا انقدر چرت و پرت مینویسید
شناسه . نام کاربری
کلمات دیگر: