کلمه جو
صفحه اصلی

مناجات کردن


مترادف مناجات کردن : رازونیاز کردن، نجوا کردن، دعا خواندن، نیایش کردن، سحرخوانی کردن، مناجات خوانی کردن، مناجاتگری کردن

فارسی به عربی

رتل , میل

مترادف و متضاد

۱. رازونیاز کردن، نجوا کردن، دعا خواندن، نیایش کردن
۲. سحرخوانی کردن، مناجاتخوانی کردن، مناجاتگری کردن


pray (فعل)
درخواست کردن، خواهش کردن، دعا کردن، مناجات کردن، خواستار شدن، نماز خواندن، بدرگاه خدا استغاثه کردن

intone (فعل)
خواندن، مناجات کردن، سراییدن

cantillate (فعل)
مناجات کردن، با اواز خواندن

psalm (فعل)
مناجات کردن، سرود مذهبی خواندن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - راز و نیاز کردن . ۲ - با خدا راز و نیاز کردن .


کلمات دیگر: