transferee, assignee
انتقال گیرنده
فارسی به انگلیسی
alienee
فارسی به عربی
ممنوح
مترادف و متضاد
گیرنده، صاحب امتیاز، انتقال گیرنده
تیول دار، گیرنده تیول، زعیم، انتقال گیرنده
فرهنگ فارسی
آن که چیزی را به وی منتقل می کنند ٠
لغت نامه دهخدا
انتقال گیرنده. [ اِ ت ِ رَ دَ/دِ ] ( نف مرکب )آنکه چیزی را به وی منتقل میکنند. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: