مترادف ساطع شدن : درخشیدن، تابیدن، پراکنده شدن، منتشر شدن
ساطع شدن
مترادف ساطع شدن : درخشیدن، تابیدن، پراکنده شدن، منتشر شدن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
برق زدن، درخشیدن، جسته جسته برق زدن، ساطع شدن
تابیدن، برق زدن، درخشیدن، ساطع شدن، براق شدن، تلالو داشتن
برق زدن، درخشیدن، ساطع شدن
برق زدن، درخشیدن، ساطع شدن، جرقه زدن
درخشیدن، تابیدن
پراکنده شدن، منتشر شدن
۱. درخشیدن، تابیدن
۲. پراکنده شدن، منتشر شدن
کلمات دیگر: