زخم شدن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
زخم شدن، تولید قرحه کردن، ریش شدن
فرهنگ فارسی
زخمی شدن
لغت نامه دهخدا
زخم شدن. [ زَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) ( در تداول عامه ) دارای زخم شدن. زخمی شدن. زخم برداشتن. مجروح گشتن . رجوع به زخم شود.
واژه نامه بختیاریکا
تِلفِهِستِن
کلمات دیگر: