کلمه جو
صفحه اصلی

سالیانه

فارسی به انگلیسی

yearly, annual(ly)


annual, per annum


annual, per annum, yearly

فارسی به عربی

سنوی , سنویا

مترادف و متضاد

annual (صفت)
سالیانه، یک ساله

yearly (صفت)
سالیانه، همه سال

yearly (قید)
سالیانه، سال بسال

per annum (قید)
سالیانه، بقرار هر سال

فرهنگ فارسی

۱ - مزد و مواجبی که برای کسی در یک سال تعیین شده : [[ صد هزار تومان سالیانه دارد . ]] . ۲ - ( صفت ) سالانه سنوی حولی . ۳ - زندگانی عمر . توضیح بعضی [[ سالیانه ]] و [[ ماهانه ]] را غلط پنداشته اند علاوه بر آن که در تداول این دو ترکیب مستعمل است به قیاس سالیان و ماهیان در جمع سال و ماه که فصحا استعمال کرده اند استعمال آن دو صحیح است .
دهی است از دهستان خاوه بخش دلفان شهرستان خرم آباد

لغت نامه دهخدا

سالیانه. [ ن َ / ن ِ] ( اِ مرکب ) آنچه در سال برای کسی از مواجب یا مزد مقرر شده است. || زندگانی. عمر. ( اشتنگاس ). || ( ص نسبی ، ق مرکب ) سالانه. در سال. سنوی. حولی : سالیانه یکصد هزار تومان عایدی ملک دارد.

سالیانه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسله شهرستان خرم آباد. واقع در 7هزارگزی جنوب باختری الشتر و 3 هزارگزی باختر راه شوسه خرم آباد به الشتر. هوای آن سرد و دارای 360 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه ها تأمین میشود. محصول آن ، غلات ، برنج ، حبوب ، لبنیات ، پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است ساکنین از طایفه حسنوند هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

سالیانه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خاوه بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 10هزارگزی جنوب نورآباد و 10هزارگزی جنوب راه شوسه خرم آباد بکرمانشاه. هوای آن سرد و دارای 180 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه ها تأمین میشود. محصول آن غلات ، توتون ، لبنیات ، و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ساکنین از طایفه ٔکرم علی میباشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

سالیانه . [ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب ) آنچه در سال برای کسی از مواجب یا مزد مقرر شده است . || زندگانی . عمر. (اشتنگاس ). || (ص نسبی ، ق مرکب ) سالانه . در سال . سنوی . حولی : سالیانه یکصد هزار تومان عایدی ملک دارد.


سالیانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسله شهرستان خرم آباد. واقع در 7هزارگزی جنوب باختری الشتر و 3 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خرم آباد به الشتر. هوای آن سرد و دارای 360 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه ها تأمین میشود. محصول آن ، غلات ، برنج ، حبوب ، لبنیات ، پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است ساکنین از طایفه ٔ حسنوند هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


سالیانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خاوه بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 10هزارگزی جنوب نورآباد و 10هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ خرم آباد بکرمانشاه . هوای آن سرد و دارای 180 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه ها تأمین میشود. محصول آن غلات ، توتون ، لبنیات ، و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . ساکنین از طایفه ٔکرم علی میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


فرهنگ عمید

۱. = سالانه
۲. (اسم ) [قدیمی، مجاز] جیره یا مزد یا درآمدی که در هر سال به کسی برسد.

دانشنامه عمومی

سالیانه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
سالیانه (دلفان)
سالیانه (سلسله)

واژه نامه بختیاریکا

سال مَگُدُرت

پیشنهاد کاربران

همه ساله

سنوی


کلمات دیگر: