کلمه جو
صفحه اصلی

ساندویچ


برابر پارسی : دست پیچ

فارسی به انگلیسی

sandwich

فارسی به عربی

سندویتش

مترادف و متضاد

sandwich (اسم)
ساندویچ

فرهنگ فارسی

نان و گوشت پخته‌ی سرد (گاهی همراه با کاهو و غیره)


( اسم ) قطعه نانی که به دو قطعه بخش کرده داخل آنرا کره مالیده گوشت تخم مرغ پخته خیار شور گوجه فرنگی و غیره جای دهند بزماورد .

فرهنگ معین

(نْ دِ ) [ انگ مأخوذ از نام واضع آن . ] (اِ. ) بزم آورد، قطعة نانی که آن را به دو قطعه بخش کرده داخل آن را سس یا کره مالیده گوشت ، تخم مرغ پخته ، خیارشور، گوجه - فرنگی و غیره جای دهند.

لغت نامه دهخدا

ساندویچ. ( انگلیسی ، اِ ) نانی که درمیان آن چند نوع غذا از قبیل : مرغ ، تخم مرغ ، گوجه ، خیار و غیره گذارده باشند. نان را از وسط دو نیم کنندو در میان آن ژامبون یا نوع غذای دیگر قرار دهند.

ساندویچ. ( اِخ ) رجوع به هاوایی شود.

ساندویچ . (اِخ ) رجوع به هاوایی شود.


ساندویچ . (انگلیسی ، اِ) نانی که درمیان آن چند نوع غذا از قبیل : مرغ ، تخم مرغ ، گوجه ، خیار و غیره گذارده باشند. نان را از وسط دو نیم کنندو در میان آن ژامبون یا نوع غذای دیگر قرار دهند.


فرهنگ عمید

نوعی خوراک سرد یا گرم که از دو تکه نان و مقداری گوشت، کالباس، مرغ، تخم مرغ، پنیر، کره، خیارشور، گوجه، کاهو، و امثال آن تهیه می شود.

دانشنامه عمومی

ساندویچ نوعی غذاست که شکل ساده آن از سبزیجات، برشهای گوشت، پنیر یا سایر مواد غذایی در لابلای دو برش نان، تهیه می شود. این نوع خوراک، در قرن ۱۸ میلادی به خاطر «جان مونتاگو، ارل چهارم ساندویچ»، به این نام درآمد. برای مونتاگو در هنگام قمار برشهای نان و گوشت آورده می شد تا او ضمن قمار بازی کردن بتواند غذا هم بخورد. بزودی خوردن ساندویچ در تمام قاره اروپا همه گیر شد و نام آن به زبان فرانسه هم راه یافت، از آن هنگام ساندویچ، به دلیل سادگی در تهیه کردن، قابلیت همراه بردن با خود و تنوع بسیار آن، تقریباً به همه دستورهای غذایی در کشورهای غربی راه یافت. انواع گوناگونی از ساندویچ ها در کشورهای مختلف وجود دارند به طوری که در قالب سرد و گرم و از انواع مختلف نان که لابلای آن مواد غذایی از قبیل: ژامبون، مرغ، تخم مرغ، ماهی، گوجه فرنگی، خیار، کاهو و غیره گذارده باشند، تشکیل می شوند. همبرگر به عنوان یک ساندویچ فوری و گرم یکی از غذاهای اصلی مردم آمریکا محسوب می شود.
sandwich. (2009). In Encyclopædia Britannica. Retrieved February ۱۷، ۲۰۰۹، from Encyclopædia Britannica Online

(پهلوی) بزماورد، بزم آورد.


دانشنامه آزاد فارسی

سانْدْویچ (sandwich)
غذایی حاوی یک قطعه گوشت، یا غذایی دیگر، بین دو برش نان. اگرچه این نوع غذا مدتی مدید است که مصرف می شود، کاربرد اصطلاح ساندویچ برای آن به قرن ۱۸ برمی گردد و برگرفته از لقب جان مونتگیوملقب به چهارمین ارلِ شهر سندویچ انگلستان است که قماربازی قهار بود و منتظر چیدن میز غذا نمی شد و غذایش را بدون تشریفات سرِ میز بازی می خورد. در گذشته در ایران لقمه قاضی یا غازی همانند ساندویچ بود. احتمالاً لقمه ای بوده که جنگجویان (غازی ها) هنگام نبرد همراه داشتند، و یا قاضی هنگام کار قضاوت که فرصت غذاخوردن نداشت از لقمۀ قاضی استفاده می کرد. نوع مشابهی از آن را هم بزم آورد می نامیدند.

پیشنهاد کاربران

دست پیچ

در صنایع هوایی و بین خلبانان جنگنده. اصطلاحی هست به نام ساندویچ اتک. . و اینگونه است که جنگنده هدف در وسط قرار میگیرد. و یه جنگنده مهاجم بالای جنگنده هدف و دیگری زیر جنگنده هدف قرار میگیرد. . و با شلیک موشک . سقوط میکند. که به اصطلاح میگویند. جنگنده سقوط کرده. ساندویچ اتک شده.

سرپاخور

�پیچینه�
همانطور که در ترکی به لقمه گفته میشه و ریشه پارسی داره

جوف در زبان کرمانجی که شاخی از ایرانی شمال غربی است به معنای مواد غذایی که درون لایه ای از نون قرار دارد

ساندویچ در زبان آلمانی می شود Das belegte Brot یک یا چند چیزی را توی نان گذاشتن, ساده ترین واژه در زبان پارسی برای آن[ نان پیچیده] است. مخترع آن John Montagu یک دیپلمات بریتانی است ( ۱۷۱۸ تا ۱۷۹۲ میلادی ) . او بهترین تفریحش ورق بازی بود و چون مدت زیادی را صرف اینکار می کرد وقت برای خوردن غذا نداشت به این خاطر بین دو تکه نان چیزهایی را می گذاشت و با خودش می برد و در هنگام ورق بازی که گرسنه اش می شد می خورد. امروز در تکنیک از واژه ساندویچ استفاده می شود. به عنوان مثال دیگ غذا خوری استیل را که می سازند به ته آن می گویند ساندویچی است و آن به این خاطر است که در زیره دیگ که روی اجاق گذاشته می شود یک لایه جدا گانه می چسپانند و آنرا پرس می کنند که بیشتر جنس آن از کرم نیکل ۱۸/۸ یا کمتر است و اگر آهنربا را به آن نزدیک کنیم به آن می چسبد. در صورتیکه کرم نیکل ۱۸/۱۰ که کیفیت بالاتری دارد آهنربا را به خود جذب نمی کند. اگر توجه کنیم نان ساندیچ را به شکل های مختلف می سازند. یک جور آن دو طرفش یکی است می شود از اصطلاحی که در گیاه شناسی بکار می رود استفاده کرد و به آن Bilateral گفت طور دیگر آن مانند نان همبرگر مک دونالد از شکم و قسمت پشت ساخته شده که به آن Dorsiventral می گویند. برگ تعدای از درختان هم چنین شکلی دارند.

ساندویچ
نان پیچه ، نان و پیچ ، نانه پیچ

پیچینه، پیچانه

تو فارسی از خیلی زمانهای پیش واژه قاضی به کار میرفته که املا صحیحشو خیلی مطمئن نیستم. . مثلا قاضی نون و پنیر که از لقمه بزرگتره

ساندویچ
گویا نام ساندویچ از جایی در انگلستان گرفته شده :
sandwich که چینن خوراکه ای را درست می کردند.
در تاجیکستان " گَزَک " می گویند که همان " گازَک" یا گاز کوچک یا خوراک کم و اندک است.
گُمان می رود واژه ی به نمایان اَرَبی " غَذا " همین :
غذا < گذا < گَزا < گازا < گاز زدن باشد!!!

غازی


کلمات دیگر: